مباني نظري شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بين الملل
فرمت فايل : docx
حجم : 105
صفحات : 45
گروه : مباني و پيشينه نظري
توضيحات محصول :
مباني نظري شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بينالملل، شخصيت حقوقي افراد
مشخصات محصول:
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
خلاصه اي از كار:
سير شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بينالملل
طي ساليان دراز و فراز و نشيب هاي بسيار، همراهِ تحولات گسترده حقوق بينالملل و خصوصاً ظهور و بروز حقوق بشر و گسترش قابل ملاحظه آن، حق بر شخصيت حقوقي افراد انساني نضج يافته و به تدريج پيشرفت نمود تا به موقعيت كنوني خود نايل گشت. به اين ترتيب، افراد كه در عرصه بينالمللي وضعيتي شيء................
................
مبحث اول- دوره انحصار شخصيت حقوقي به دولت ها
با پيدايش عصر رنسانس، فعاليت بشري با قدرت و وسعت بسيار در طريقي نو گام نهاد. قدرت معنوي پاپ و امپراطور ساقط گرديد و كشورهايي با حاكميت مستقل و مطلق در صحنه جهاني به وجود آمدند.[1] ژان بدن فرانسوي كه قابل توجه ترين فيلسوف قرن شانزدهم بود، در اين زمان واژة حاكميت را وارد علوم سياسي كرد؛ از منظر وي حاكميت دولت مطلق است، او نظم سياسي را مبتني بر حاكميت مقتدر و مطلق مي دانست.[2] در واقع وي در انديشه آن بود كه مثلث دولت، حاكميتِ مسلط و شاه را به صورت يك قاعده حقوقي- سياسي درآورده و به كرسي بنشاند[3]؛ براين اساس با تأثير از نظريات فلاسفه، در قرن شانزدهم حاكميت مفهوم جديد و خطرناك «قدرت نامحدود » را پيدا نمود.[4]
...................
مبحث دوم - دوره موضوعيت انحصاري دولت ها همراه با تحول تدريجي مفهوم شخصيت حقوقي
اوپنهايم[5] حقوقدان مشهور آلماني كه در قرن نوزدهم ميلادي مي زيست؛ مفهوم اشخاص بينالمللي را مشتق شده از مفهوم حقوق ملل مي داند و تأكيد مي نمايد كه، از آنجا كه اين قانون قسمتي از قواعدي است كه دولت هاي متمدن آنها را در ميان خودشان قواعدي الزام آور مي دانند، هر دولتي كه عضوي از دولت هاي متمدن و عضوي از خانواده ملل است، يك شخص بين المللي است.[6] وي معتقد است افراد نمي توانند...............
..................
به بردگي گرفتن كه امروزه يكي از جرايم بين المللي است و صراحتاً با «حق فرد به شناسايي شخصيت حقوقي وي نزد قانون» مغاير است، در اين سال ها مراحل ممنوعيتش آغاز شد تا در نهايت همه اشكال برده داري در قواعد عرفي و معاهده اي حقوق بين الملل، ممنوع گرديد. روند شكل گيري اين ممنوعيت، از اوايل قرن نوزدهم آغاز شد و تا اواسط قرن بيستم تكميل گرديد، از جمله اولين تحركات بين المللي در زمينه الغاي بردگي در معاهده گنت ميان انگليس و آمريكا سال1814[7] نمود پيداكرد. اين معاهده در جهت نيل به صلح در...........
...................
مبحث سوم : دوره شكل گيري و توسعه مفهوم شخصيت حقوقي افراد
پايان جنگ جهاني دوم در سال 1945 نقطه عطفي براي تغيير و تحول در وضعيت افراد در حقوق بينالملل بود. تمايل جهاني براي جلوگيري از تكرار مجدد جرايم عليه بشريت كه در طول دو جنگ جهاني صورت گرفته بود، همچنين وحشت از تكرار چنين جنايات شنيعي، جامعه جهاني را به توسعه استداندارد هاي جديدي براي حمايت از حقوق بشر سوق داد.[8] براين اساس از اوايل قرن بيستم همانطور كه بيان شد، انديشمندان و فلاسفه حقوقي به نظريه پردازي در خصوص حقوق افراد و شناسايي اين حقوق پرداختند. در اين خصوص پروفسور ورما بيان مي كند: قرن بيستم شاهد احياي حقوق طبيعي به شكلي عميق و اصلاح شده است كه رشد فاحش حقوق بين الملل در زمينه حقوق بشر توسط آن متجلي شده است.[9]
....................
فهرست منابع
1-منابع فارسي
الف - كتب
- ا. شبث ، ويليام ، مقدمه اي بر ديوان كيفري بين المللي، مترجم:سيد باقر مير عباسي و حميد الهوئي نظري، انتشارات جنگل، تهران، 1384.
- ارسطو، سياست، ترجمه: حميد عنايت، تهران، شركت سهامي كتابهاي جيبي،1354.
.................
[1] - محمد رضا ضيائي بيگدلي، حقوق بين الملل عمومي، تهران ، گنج دانش ،1390، چاپ چهل و يكم ، ص 40 .
[2] - حسين فروغي نيا ، «بين المللي شدن حقوق بشر و دگرديسي در مفهوم حاكميت دولت ها در عصر جهاني شدن»، فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامي، شماره 1، سال اول ،زمستان1390، ص166.
[3] - كك دين نگوين ، پاتريك دييه ، آلن پله ، حقوق بين الملل عمومي، جلد اول، ترجمه: حسن حبيبي، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص71.
[4] - محمد رضا ضيائي بيگدلي، حقوق بين الملل عمومي ، پيشين ، ص 40 .
[5] -Lassa Francis Lawrence Oppenheim (1858 –1919) .
[6] - Anna-Karin Lindblom, Non-Governmental Organisations in International Law , Cambridge University Press, Cambridge , 2005, p. 55.
[7] - Treaty of Ghent 1814.
[8] - Berta Hernandez-Truyol & Stephen Powell , op.cit, p. 52.
[9] - SK Verma , An Introduction to Public International Law ,New Delhi, Prentice Hall of India, 1998,p. 11.
قيمت محصول : 23000 تومان
برچسب
مباني نظري شناسايي حق فرد شخصيت حقوقي در حقوق بين الملل شخصيت حقوقي افراد
فرمت فايل : docx
حجم : 105
صفحات : 45
|
گروه : مباني و پيشينه نظري |
توضيحات محصول :
مباني نظري شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بينالملل، شخصيت حقوقي افراد
مشخصات محصول:
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
خلاصه اي از كار:
سير شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بينالملل
طي ساليان دراز و فراز و نشيب هاي بسيار، همراهِ تحولات گسترده حقوق بينالملل و خصوصاً ظهور و بروز حقوق بشر و گسترش قابل ملاحظه آن، حق بر شخصيت حقوقي افراد انساني نضج يافته و به تدريج پيشرفت نمود تا به موقعيت كنوني خود نايل گشت. به اين ترتيب، افراد كه در عرصه بينالمللي وضعيتي شيء................
................
مبحث اول- دوره انحصار شخصيت حقوقي به دولت ها
با پيدايش عصر رنسانس، فعاليت بشري با قدرت و وسعت بسيار در طريقي نو گام نهاد. قدرت معنوي پاپ و امپراطور ساقط گرديد و كشورهايي با حاكميت مستقل و مطلق در صحنه جهاني به وجود آمدند.[1] ژان بدن فرانسوي كه قابل توجه ترين فيلسوف قرن شانزدهم بود، در اين زمان واژة حاكميت را وارد علوم سياسي كرد؛ از منظر وي حاكميت دولت مطلق است، او نظم سياسي را مبتني بر حاكميت مقتدر و مطلق مي دانست.[2] در واقع وي در انديشه آن بود كه مثلث دولت، حاكميتِ مسلط و شاه را به صورت يك قاعده حقوقي- سياسي درآورده و به كرسي بنشاند[3]؛ براين اساس با تأثير از نظريات فلاسفه، در قرن شانزدهم حاكميت مفهوم جديد و خطرناك «قدرت نامحدود » را پيدا نمود.[4]
...................
مبحث دوم - دوره موضوعيت انحصاري دولت ها همراه با تحول تدريجي مفهوم شخصيت حقوقي
اوپنهايم[5] حقوقدان مشهور آلماني كه در قرن نوزدهم ميلادي مي زيست؛ مفهوم اشخاص بينالمللي را مشتق شده از مفهوم حقوق ملل مي داند و تأكيد مي نمايد كه، از آنجا كه اين قانون قسمتي از قواعدي است كه دولت هاي متمدن آنها را در ميان خودشان قواعدي الزام آور مي دانند، هر دولتي كه عضوي از دولت هاي متمدن و عضوي از خانواده ملل است، يك شخص بين المللي است.[6] وي معتقد است افراد نمي توانند...............
..................
به بردگي گرفتن كه امروزه يكي از جرايم بين المللي است و صراحتاً با «حق فرد به شناسايي شخصيت حقوقي وي نزد قانون» مغاير است، در اين سال ها مراحل ممنوعيتش آغاز شد تا در نهايت همه اشكال برده داري در قواعد عرفي و معاهده اي حقوق بين الملل، ممنوع گرديد. روند شكل گيري اين ممنوعيت، از اوايل قرن نوزدهم آغاز شد و تا اواسط قرن بيستم تكميل گرديد، از جمله اولين تحركات بين المللي در زمينه الغاي بردگي در معاهده گنت ميان انگليس و آمريكا سال1814[7] نمود پيداكرد. اين معاهده در جهت نيل به صلح در...........
...................
مبحث سوم : دوره شكل گيري و توسعه مفهوم شخصيت حقوقي افراد
پايان جنگ جهاني دوم در سال 1945 نقطه عطفي براي تغيير و تحول در وضعيت افراد در حقوق بينالملل بود. تمايل جهاني براي جلوگيري از تكرار مجدد جرايم عليه بشريت كه در طول دو جنگ جهاني صورت گرفته بود، همچنين وحشت از تكرار چنين جنايات شنيعي، جامعه جهاني را به توسعه استداندارد هاي جديدي براي حمايت از حقوق بشر سوق داد.[8] براين اساس از اوايل قرن بيستم همانطور كه بيان شد، انديشمندان و فلاسفه حقوقي به نظريه پردازي در خصوص حقوق افراد و شناسايي اين حقوق پرداختند. در اين خصوص پروفسور ورما بيان مي كند: قرن بيستم شاهد احياي حقوق طبيعي به شكلي عميق و اصلاح شده است كه رشد فاحش حقوق بين الملل در زمينه حقوق بشر توسط آن متجلي شده است.[9]
....................
فهرست منابع
1-منابع فارسي
الف - كتب
- ا. شبث ، ويليام ، مقدمه اي بر ديوان كيفري بين المللي، مترجم:سيد باقر مير عباسي و حميد الهوئي نظري، انتشارات جنگل، تهران، 1384.
- ارسطو، سياست، ترجمه: حميد عنايت، تهران، شركت سهامي كتابهاي جيبي،1354.
.................
[1] - محمد رضا ضيائي بيگدلي، حقوق بين الملل عمومي، تهران ، گنج دانش ،1390، چاپ چهل و يكم ، ص 40 .
[2] - حسين فروغي نيا ، «بين المللي شدن حقوق بشر و دگرديسي در مفهوم حاكميت دولت ها در عصر جهاني شدن»، فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامي، شماره 1، سال اول ،زمستان1390، ص166.
[3] - كك دين نگوين ، پاتريك دييه ، آلن پله ، حقوق بين الملل عمومي، جلد اول، ترجمه: حسن حبيبي، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص71.
[4] - محمد رضا ضيائي بيگدلي، حقوق بين الملل عمومي ، پيشين ، ص 40 .
[5] -Lassa Francis Lawrence Oppenheim (1858 –1919) .
[6] - Anna-Karin Lindblom, Non-Governmental Organisations in International Law , Cambridge University Press, Cambridge , 2005, p. 55.
[7] - Treaty of Ghent 1814.
[8] - Berta Hernandez-Truyol & Stephen Powell , op.cit, p. 52.
[9] - SK Verma , An Introduction to Public International Law ,New Delhi, Prentice Hall of India, 1998,p. 11.
قيمت محصول : 23000 تومان
مباني نظري شناسايي حق فرد شخصيت حقوقي در حقوق بين الملل شخصيت حقوقي افراد
مباني نظري شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بين الملل
فرمت فايل : docx
حجم : 105
صفحات : 45
گروه : مباني و پيشينه نظري
توضيحات محصول :
مباني نظري شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بينالملل، شخصيت حقوقي افراد
مشخصات محصول:
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
خلاصه اي از كار:
سير شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بينالملل
طي ساليان دراز و فراز و نشيب هاي بسيار، همراهِ تحولات گسترده حقوق بينالملل و خصوصاً ظهور و بروز حقوق بشر و گسترش قابل ملاحظه آن، حق بر شخصيت حقوقي افراد انساني نضج يافته و به تدريج پيشرفت نمود تا به موقعيت كنوني خود نايل گشت. به اين ترتيب، افراد كه در عرصه بينالمللي وضعيتي شيء................
................
مبحث اول- دوره انحصار شخصيت حقوقي به دولت ها
با پيدايش عصر رنسانس، فعاليت بشري با قدرت و وسعت بسيار در طريقي نو گام نهاد. قدرت معنوي پاپ و امپراطور ساقط گرديد و كشورهايي با حاكميت مستقل و مطلق در صحنه جهاني به وجود آمدند.[1] ژان بدن فرانسوي كه قابل توجه ترين فيلسوف قرن شانزدهم بود، در اين زمان واژة حاكميت را وارد علوم سياسي كرد؛ از منظر وي حاكميت دولت مطلق است، او نظم سياسي را مبتني بر حاكميت مقتدر و مطلق مي دانست.[2] در واقع وي در انديشه آن بود كه مثلث دولت، حاكميتِ مسلط و شاه را به صورت يك قاعده حقوقي- سياسي درآورده و به كرسي بنشاند[3]؛ براين اساس با تأثير از نظريات فلاسفه، در قرن شانزدهم حاكميت مفهوم جديد و خطرناك «قدرت نامحدود » را پيدا نمود.[4]
...................
مبحث دوم - دوره موضوعيت انحصاري دولت ها همراه با تحول تدريجي مفهوم شخصيت حقوقي
اوپنهايم[5] حقوقدان مشهور آلماني كه در قرن نوزدهم ميلادي مي زيست؛ مفهوم اشخاص بينالمللي را مشتق شده از مفهوم حقوق ملل مي داند و تأكيد مي نمايد كه، از آنجا كه اين قانون قسمتي از قواعدي است كه دولت هاي متمدن آنها را در ميان خودشان قواعدي الزام آور مي دانند، هر دولتي كه عضوي از دولت هاي متمدن و عضوي از خانواده ملل است، يك شخص بين المللي است.[6] وي معتقد است افراد نمي توانند...............
..................
به بردگي گرفتن كه امروزه يكي از جرايم بين المللي است و صراحتاً با «حق فرد به شناسايي شخصيت حقوقي وي نزد قانون» مغاير است، در اين سال ها مراحل ممنوعيتش آغاز شد تا در نهايت همه اشكال برده داري در قواعد عرفي و معاهده اي حقوق بين الملل، ممنوع گرديد. روند شكل گيري اين ممنوعيت، از اوايل قرن نوزدهم آغاز شد و تا اواسط قرن بيستم تكميل گرديد، از جمله اولين تحركات بين المللي در زمينه الغاي بردگي در معاهده گنت ميان انگليس و آمريكا سال1814[7] نمود پيداكرد. اين معاهده در جهت نيل به صلح در...........
...................
مبحث سوم : دوره شكل گيري و توسعه مفهوم شخصيت حقوقي افراد
پايان جنگ جهاني دوم در سال 1945 نقطه عطفي براي تغيير و تحول در وضعيت افراد در حقوق بينالملل بود. تمايل جهاني براي جلوگيري از تكرار مجدد جرايم عليه بشريت كه در طول دو جنگ جهاني صورت گرفته بود، همچنين وحشت از تكرار چنين جنايات شنيعي، جامعه جهاني را به توسعه استداندارد هاي جديدي براي حمايت از حقوق بشر سوق داد.[8] براين اساس از اوايل قرن بيستم همانطور كه بيان شد، انديشمندان و فلاسفه حقوقي به نظريه پردازي در خصوص حقوق افراد و شناسايي اين حقوق پرداختند. در اين خصوص پروفسور ورما بيان مي كند: قرن بيستم شاهد احياي حقوق طبيعي به شكلي عميق و اصلاح شده است كه رشد فاحش حقوق بين الملل در زمينه حقوق بشر توسط آن متجلي شده است.[9]
....................
فهرست منابع
1-منابع فارسي
الف - كتب
- ا. شبث ، ويليام ، مقدمه اي بر ديوان كيفري بين المللي، مترجم:سيد باقر مير عباسي و حميد الهوئي نظري، انتشارات جنگل، تهران، 1384.
- ارسطو، سياست، ترجمه: حميد عنايت، تهران، شركت سهامي كتابهاي جيبي،1354.
.................
[1] - محمد رضا ضيائي بيگدلي، حقوق بين الملل عمومي، تهران ، گنج دانش ،1390، چاپ چهل و يكم ، ص 40 .
[2] - حسين فروغي نيا ، «بين المللي شدن حقوق بشر و دگرديسي در مفهوم حاكميت دولت ها در عصر جهاني شدن»، فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامي، شماره 1، سال اول ،زمستان1390، ص166.
[3] - كك دين نگوين ، پاتريك دييه ، آلن پله ، حقوق بين الملل عمومي، جلد اول، ترجمه: حسن حبيبي، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص71.
[4] - محمد رضا ضيائي بيگدلي، حقوق بين الملل عمومي ، پيشين ، ص 40 .
[5] -Lassa Francis Lawrence Oppenheim (1858 –1919) .
[6] - Anna-Karin Lindblom, Non-Governmental Organisations in International Law , Cambridge University Press, Cambridge , 2005, p. 55.
[7] - Treaty of Ghent 1814.
[8] - Berta Hernandez-Truyol & Stephen Powell , op.cit, p. 52.
[9] - SK Verma , An Introduction to Public International Law ,New Delhi, Prentice Hall of India, 1998,p. 11.
قيمت محصول : 23000 تومان
برچسب
مباني نظري شناسايي حق فرد شخصيت حقوقي در حقوق بين الملل شخصيت حقوقي افراد
فرمت فايل : docx
حجم : 105
صفحات : 45
|
گروه : مباني و پيشينه نظري |
توضيحات محصول :
مباني نظري شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بينالملل، شخصيت حقوقي افراد
مشخصات محصول:
توضيحات: فصل دوم پايان نامه كارشناسي ارشد (پيشينه و مباني نظري پژوهش)
همراه با منبع نويسي درون متني به شيوه APA جهت استفاده فصل دو پايان نامه
توضيحات نظري كامل در مورد متغير
رفرنس نويسي و پاورقي دقيق و مناسب
منبع : انگليسي وفارسي دارد (به شيوه APA)
خلاصه اي از كار:
سير شناسايي حق فرد به شخصيت حقوقي در حقوق بينالملل
طي ساليان دراز و فراز و نشيب هاي بسيار، همراهِ تحولات گسترده حقوق بينالملل و خصوصاً ظهور و بروز حقوق بشر و گسترش قابل ملاحظه آن، حق بر شخصيت حقوقي افراد انساني نضج يافته و به تدريج پيشرفت نمود تا به موقعيت كنوني خود نايل گشت. به اين ترتيب، افراد كه در عرصه بينالمللي وضعيتي شيء................
................
مبحث اول- دوره انحصار شخصيت حقوقي به دولت ها
با پيدايش عصر رنسانس، فعاليت بشري با قدرت و وسعت بسيار در طريقي نو گام نهاد. قدرت معنوي پاپ و امپراطور ساقط گرديد و كشورهايي با حاكميت مستقل و مطلق در صحنه جهاني به وجود آمدند.[1] ژان بدن فرانسوي كه قابل توجه ترين فيلسوف قرن شانزدهم بود، در اين زمان واژة حاكميت را وارد علوم سياسي كرد؛ از منظر وي حاكميت دولت مطلق است، او نظم سياسي را مبتني بر حاكميت مقتدر و مطلق مي دانست.[2] در واقع وي در انديشه آن بود كه مثلث دولت، حاكميتِ مسلط و شاه را به صورت يك قاعده حقوقي- سياسي درآورده و به كرسي بنشاند[3]؛ براين اساس با تأثير از نظريات فلاسفه، در قرن شانزدهم حاكميت مفهوم جديد و خطرناك «قدرت نامحدود » را پيدا نمود.[4]
...................
مبحث دوم - دوره موضوعيت انحصاري دولت ها همراه با تحول تدريجي مفهوم شخصيت حقوقي
اوپنهايم[5] حقوقدان مشهور آلماني كه در قرن نوزدهم ميلادي مي زيست؛ مفهوم اشخاص بينالمللي را مشتق شده از مفهوم حقوق ملل مي داند و تأكيد مي نمايد كه، از آنجا كه اين قانون قسمتي از قواعدي است كه دولت هاي متمدن آنها را در ميان خودشان قواعدي الزام آور مي دانند، هر دولتي كه عضوي از دولت هاي متمدن و عضوي از خانواده ملل است، يك شخص بين المللي است.[6] وي معتقد است افراد نمي توانند...............
..................
به بردگي گرفتن كه امروزه يكي از جرايم بين المللي است و صراحتاً با «حق فرد به شناسايي شخصيت حقوقي وي نزد قانون» مغاير است، در اين سال ها مراحل ممنوعيتش آغاز شد تا در نهايت همه اشكال برده داري در قواعد عرفي و معاهده اي حقوق بين الملل، ممنوع گرديد. روند شكل گيري اين ممنوعيت، از اوايل قرن نوزدهم آغاز شد و تا اواسط قرن بيستم تكميل گرديد، از جمله اولين تحركات بين المللي در زمينه الغاي بردگي در معاهده گنت ميان انگليس و آمريكا سال1814[7] نمود پيداكرد. اين معاهده در جهت نيل به صلح در...........
...................
مبحث سوم : دوره شكل گيري و توسعه مفهوم شخصيت حقوقي افراد
پايان جنگ جهاني دوم در سال 1945 نقطه عطفي براي تغيير و تحول در وضعيت افراد در حقوق بينالملل بود. تمايل جهاني براي جلوگيري از تكرار مجدد جرايم عليه بشريت كه در طول دو جنگ جهاني صورت گرفته بود، همچنين وحشت از تكرار چنين جنايات شنيعي، جامعه جهاني را به توسعه استداندارد هاي جديدي براي حمايت از حقوق بشر سوق داد.[8] براين اساس از اوايل قرن بيستم همانطور كه بيان شد، انديشمندان و فلاسفه حقوقي به نظريه پردازي در خصوص حقوق افراد و شناسايي اين حقوق پرداختند. در اين خصوص پروفسور ورما بيان مي كند: قرن بيستم شاهد احياي حقوق طبيعي به شكلي عميق و اصلاح شده است كه رشد فاحش حقوق بين الملل در زمينه حقوق بشر توسط آن متجلي شده است.[9]
....................
فهرست منابع
1-منابع فارسي
الف - كتب
- ا. شبث ، ويليام ، مقدمه اي بر ديوان كيفري بين المللي، مترجم:سيد باقر مير عباسي و حميد الهوئي نظري، انتشارات جنگل، تهران، 1384.
- ارسطو، سياست، ترجمه: حميد عنايت، تهران، شركت سهامي كتابهاي جيبي،1354.
.................
[1] - محمد رضا ضيائي بيگدلي، حقوق بين الملل عمومي، تهران ، گنج دانش ،1390، چاپ چهل و يكم ، ص 40 .
[2] - حسين فروغي نيا ، «بين المللي شدن حقوق بشر و دگرديسي در مفهوم حاكميت دولت ها در عصر جهاني شدن»، فصلنامه مطالعات حقوق بشر اسلامي، شماره 1، سال اول ،زمستان1390، ص166.
[3] - كك دين نگوين ، پاتريك دييه ، آلن پله ، حقوق بين الملل عمومي، جلد اول، ترجمه: حسن حبيبي، تهران، انتشارات اطلاعات، 1382، ص71.
[4] - محمد رضا ضيائي بيگدلي، حقوق بين الملل عمومي ، پيشين ، ص 40 .
[5] -Lassa Francis Lawrence Oppenheim (1858 –1919) .
[6] - Anna-Karin Lindblom, Non-Governmental Organisations in International Law , Cambridge University Press, Cambridge , 2005, p. 55.
[7] - Treaty of Ghent 1814.
[8] - Berta Hernandez-Truyol & Stephen Powell , op.cit, p. 52.
[9] - SK Verma , An Introduction to Public International Law ,New Delhi, Prentice Hall of India, 1998,p. 11.
قيمت محصول : 23000 تومان
مباني نظري شناسايي حق فرد شخصيت حقوقي در حقوق بين الملل شخصيت حقوقي افراد
كتاب روح القوانين (The Spirit of the Laws)